فروردین سال 1363 که قدم به خطّه­ی کردستان گذاشتم همه چیز حکایت از جنگ و ناآرامی می نمود، همه جا طبل جنگ کوبیده می شد، گاه صدای سفیر گلوله و گاهی غرش توپ های عراق سکوت را می شکست، ناامنی همه جا را گرفته بود زندگی بدون صفا گاه عادی و گاه با ترس و دلهره مسیر خود را طی می کرد، ولی گاه گاهی صدای آهنگ های دل نشین کردی که در دل تپه ها یا صحراها بگوش می­رسید خبر از امید و شادی می­داد اما با گذشت سی سال که باز بار سفر به آن دیار بستم همه چیز رنگ عوض کرده، شهرها بزرگ و بزرگتر گشته، ناامنی جای خود را به امنیت سپرده و زندگی روال عادی خود را طی می­نماید. شهر سنندج برایم جالب است توسعه، جمعیت زیاد، مهمان نوازی، برخورد منطقی و مهربانی مردمان این دیار همه قابل ستایش است.

 

کوه آبیدر نمادی زیباست که بر شهر سنندج مشرف است و هر روز تعداد زیادی از مردم را به مهمانی می پذیرد . این نماد نیز چنان با مردم دمساز گشته که گویا شهر سنندج زیبایی و شکوه خود را مدیون این کوه می داند مخصوصاً در فصل بهاران که زیبایی و دل ربائیش دو چندان می گردد.

از دیگر مناظر دیدنی کردستان دریاچه ی زیبای زری وار در نزدیکی شهر مریوان است که از عجایب خلقت و از جاهای دیدنی و چشم نواز این دیار است مانند نگینی بر قلب اقلیم کردستان می درخشد. این دریاچه که هیچ رودخانه ای به آن نمی ریزد از دل زمین می جوشد و دارای آب شیرین و زلالی است که رقص آن در جنبش باد دل انگیز است و حرکت مرغابی ها که به سان قایق در روی آن حرکت می کنند و سبزی نی زارها بر زیبایی آن می افزایند.

اورامان با کوههای بلند و سر به فلک کشیده اش که گویی بر ابرهای آسمان بوسه می زند با پوششی از برف و روستای زیبای آن که بر طبیعت فخر می فروشند زیبایی و دل ربایی آنها به خطّه کردستان شکوه خاصی بخشیده است. استان کرمانشاه که بعضی نقاط آن در سال های جنگ حال و هوای کردستان را داشت امروز آباد و در امنیت کامل به زندگی خود ادامه می دهد.

کوه بلند و سترگ بیستون با آثار تاریخی اش خصوصاً اثر فرهاد تراش آن که یکی از زیباترین داستان های عشاق تاریخ را رقم زده است گردشگران زیادی را هر روزه پذیرا می باشد و انسان های با ذوق را شیفته خود می سازد زیرا فرهاد که درونش از عشق شیرین شعله ور می شود با تیشه سنگ های خارا را تسلیم خود می سازد و بیستون به آن بزرگی و با عظمت را بیستون می­سازد و زیباترین و غم انگیزترین داستان دل سوختگان عشق را می سازد.

از دیگر عجایب استان کرمانشاه طاق بستان است که نقش ها و ایوان های آن آنقدر زیبا و استادانه طراحی شده که انسان را به یاد این شعر می اندازد که؛ «هنر نزد ایرانیان است و بس».

و از سوی دیگر انسان را به تفکر وامی دارد که بالاخره در هر کسوت و مقامی که باشد اجل مرگ به زندگی او پایان می دهد زیرا این نقش ها مربوط به پادشاهانی بودند که زمانی با جلال و جبروت بر این سرزمین پهناور حکم می راندند و بزرگترین و مقتدرترین امپراطوری را بنیاد نهاده بودند.

5/4/1393-  سنندج

میرمحمدتقی حسینی زیردو

آخرين اشعار

یاد باد

  روزگاران قدیمم یاد باد دوستان همنشینم یاد باد اسب چوبی می دواندیم روزها شادمان اندر صحاری یاد باد      

ولایت علی (ع)

ولایت نخل سبز دین احمد بهین میراث اندر دین محمد   همیشه سبز و شادان برگ و بارش جهان ایمن به زیر سایه سارش  ...

هرکسی کو دور ماند از اصل خویش

  پیرمردی عابد و برگشته بخت از سکوت خانه شد بیمار سخت زن به مانندش روانی خسته داشت چون درون خانه فرزندی نداشت

نغمه ی غم

به یاد میر و سالار ایل مان مرحوم حاج سید محمد باقر حسینی: باغبان چون رفت، برگ گل بمرد شاخه هایش ازغم واندوه...

نازنین

كاش در فصل بهارت نازنين بينم از ناز ونشاطت نازنين با نسيم صبحگاهان مي رسد بوي زلف مشك بيزت نازنين سرو آزاد...

مهين ميهن

تو اي خاك ايران پر از لاله اي پراز خون مردان آزاده اي تو از ترك وتاتار وتيموريان زچنگيز وافغان وازبعثيان ...

ممسنی و رستم

  نویسم شمه ای از سرزمینش ز نورآباد و کوه شانشینش   زصحراهای حاصلخیز این خاک زعالیوند و ملک گچگرانش   سراسر...

مرثیه ای برای ایل

  تیره ابری خسته از اقصای دور با عبور از تپه ها و دشت ها بر فراز کوه دَلو آمد فرود در نوردید دشتهای دَلو را   دشت...

ما باین دم بریده می رویم

  روبهی بیچاره و برگشته بخت روز و شب آواره از اوضاع سخت   از فشار زندگی آمد ستوه قصد هجرت کرد از دشتی به کوه   در...

کوه دول

كوه دول1،اي رنج ديده ،پاي در بند سينه پرخون از ستم هاي زمانه يادگار سال هاي تلخ كامي ملجاءِ مظلوم هاي زخم...

کهنه تفنگچی

  وَ مِنِ حونَه نَخوس کُهنه تفنگچی دَ وَری اَو گذشتِه وَ سَرُم وَ نَفَس اُفتامِ دَ وَری   کِل بِزن تا کِه صِداش...

کباب

    بویِ تِرز اوُمَد و بعضی کَپِشوُن اُو اُفتا هَم یَهَو هَمهَمَه وابی مِنِ دِه چَو اُفتا   هَمَه جَمِن سَرِ...